فرمانهای شیطانی غرب در راستای براندازی نظام اسلامی
فرمان های شیطانی غرب در راستای براندازی نظام اسلامی ایران
در روزگاری نه چندان دور، سرزمین شیران و دلیران، بیشه غیور مردان و زنان یعنی خاک پاک عزیز ایران، بدست أهریمن سیاهی و تباهی یعنی دیو ظلمت و تاریکی بود. دیو کریه مَنظَر استکبار و جغد زشت صورت و سیرت جهان، یعنی آمریکایِ جنایتکار برای آنکه منافع و مطامع پست مادّی و دنیوی اش را، در منطقه خاورمیانه تأمین کند، از کشور ما به عنوان یک پایگاه و حیاط خلوت خود استفاده می کرد....تا اینکه با همّت امام (ره) و همراهی و جانفشانی مردم، این بساط برچیده شد. از روزی که نهال با برکت انقلاب، در این سرزمین پاک غرس شد، تُند بادهای توطئه و دسیسه وزیدن گرفت، تا شاید این شجره طیبه که «أصلُها ثابِتٌ و فَرعُهَا فِی السَّماء»؛(ابراهیم؛24) از ریشه برون افتد و بخشکد. رشد و بالندگی، تعالی و پیشرفت در حوزه های مختلف علوم و فنون در این کشور، به مزاق بدخواهان و کینه توزان خوش نیامد و زُبده ترین کارشناسان و کارآمدترین خبرگان فنی و سیاسی را فراخواندند، تا این نظام ولایی و دینی را بزعم و گمان خویش، در جریان جهانی هضم و نابود کنند. از بررسی طرح های مراکز و مؤسسات غربی بالأخص اخبار سرویس های جاسوسی غرب مانند: سیا(آمریکا)، موساد(اسرائیل)، ام آی ایکس(انگلیس)و... اینگونه بدست می آید که دستورالعمل و نسخه ای را تهیه کرده اند تا شاید نظام اسلامی را متوقف یا از میزان تأثیرگذاری اش در صحنه بین المللی بکاهند. اما غافل از اینکه «إنَّ الَّذینَ تَدعُونَ مِن دونِ الله لن یَخلُقُوا ذُبَاباً وَ لَوِ اجتَمِعُوا لَه»(حج؛73) اینان عاجز تر از آنند که گامی بردارند، چرا که دست قدرت خدا، بالاتر از همه دست ها قرار دارد. اما در راستای ایجاد دست انداز و زحمت برای این نظام و البته بمنظور دستیابی به اهداف و آمال حداقلی خویش، سازو کارهایی را در پیش گرفتند، که به مهمترین آنها در این نوشتار اشاره می گردد.
1) تلاش برای از بین بردن اصالت و هویّت ملت ایران
تجربه تاریخی نشان می دهد که استکبار و استعمار، در مناطق و جوامعی که موفق شده آن ملّت ها را استثمار کند، نخست افراد آن جامعه را دچار رکود معرفتی و نوعی خودباختگی اصالت و هویت کرده است. یعنی با تغییر ذائقه فرهنگی مردم و گسترش ابتذال و اباحه گری، بنیان های ارزشی و باورهای دینی را سُست نموده و پر واضح است که اگر مردم و جامعه نسبت به باورها و اعتقادات مکتب خود بی تفاوت شدند، تسلّط و سیطره بر آنان آسانتر خواهد بود. اینکه از دو دهه قبل امیر علمدار این کشور؛ مقام عظمای ولایت، نسبت به هجوم فرهنگ بیگانه غرب هشدار می دهند، اینکه در فرصت های مختلف مردم را به روی آوردن به شیوه زندگی دینی و سبک زندگی اسلامی دعوت می نمایند و...همه برای آن است که یادمان باشد ما ریشه در فرهنگ نابی(اسلام) داریم، که سعادت دنیا و آخرت بشر و کرامت و بزرگی جامعه بشری را دنبال می کند. هر چقدر از این آموزه های اصیل و ناب دینی فاصله بگیریم، خود خسارت برده و ضرر کرده ایم. یادمان باشد در دوره ای دشمنان، با یک حرکت ظریف و خزنده، در بدنه دولت و مسؤلان عالی اجرائی رسوخ کردند و روحیه تجدد گرایی یا اصلاحات افراطی را در میان ایشان قوّت بخشیدند. انحراف از خط سیر صحیح ولایت، روی آوردن به سیاست تسامح و تساهل و به سُخره گرفته شدن ارزشها و باورهای دینی جامعه در آن دوره، یک عُرف شده بود. فرهنگ بسیجی تندروی و تحجّر، تفسیر می شد. نُمادهای با ارزش جبهه و جنگ مورد ریشخند و استهزاء قرار می گرفت. حتّی برای تغییر نام کوچه و خیابان ها، که بنام مبارک شهداء مزیّن شده بود، گام هایی برداشته شد و ادعّا می شد که این فضا دلگیر است و باید از زندگی سخن گفت. بیرق حسینی(ع) و خط مشی صحیح خمینی (ره) خشونت تلقی می شد و فضای جامعه برای موسیقی، مجالس مختلط و دیگر چالش های فرهنگی هموار می گشت. بررسی تحولات سالهای پس از 68ـ بخوبی نشان میدهد که بعد از ناکام ماندن دشمن در عرصه جنگ سخت و تهاجم نظامی حزب بعث عراق، تمام تلاش دشمن برای براندازی نرم از طریق ایجاد انحراف از درون نظام بوده است. رسوخ عناصر لیبرال مَسلَک، با نگاه روشنفکری و وادادگی کامل به فرهنگ غرب در سطوح عالی اجرایی نظام، نفوذ عناصر سکولار در حوزه قانونگذاری و اجرائی کشور، سناریوی براندازی را نشان می دهد. حوادث کوی دانشگاه و رویاروئی با ولایت در سال 78 ـ و ده سال بعد در فتنه سال 88 و لغزیدن بسیاری از خواص، نمونه های بارز و آشکار این ماجراست. اما لطف حق و نقش بی بدیل ولایت و رهبری داهیانه مقام عظمای ولایت و هوشیاری و حضور مردم وفادار در صحنه، عامل اصلی در خنثی سازی این توطئه ها بوده است. چرا که جلوگیری از انحراف در آرمانها و حراست از خط اصیل انقلاب و گفتمان امام خمینی(ره)، همواره الگوی ثابت و تغییر ناپذیر، در مکتب و مسیر هدایت و رهبری امام خامنه ای (حفظه الله) بوده است. نکته قابل ذکر دیگر اینکه نظام اسلامی ما با دو معیار و فاکتور اساسی از دیگر نظام ها و حکومتهای سیاسی دنیا متمایز است: 1) ویژگی اسلامی بودن 2) وصف مردمی بودن. پر واضح است که یکی از عوامل اساسی در موفقیت و پیروزی نهضت امام(ره) همراهی و حضور مردم بوده است. هم در حدوث و ایجاد انقلاب اسلامی و هم در بقاء و ماندگاری آن. امام(ره) با اذعان به این نقش اساسی و مهم، در وصیتنامه الهی و سیاسی اش چنین می نویسد؛« این انقلاب بزرگ که دست جهانخوران وستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی و الهی پیروز گردید. بی ترید رمز بقای انقلاب همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملّت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی برای تشکیل حکومت اسلامی و اجتماع ملّت در سراسر کشور با وحدت کلمه بود»(وصیت نامه سیاسی- الهی امام،ص 12). امروز دشمن با تمام توان و قدرت تلاش می کند تا این عُلقه و ارتباط را در هم بشکند و انسجام و اتحاد ملّی را در هم بکوبد. مردم ما هم خوب می دانند؛ همانطور که در آغاز نهضت در سایه ایمان و توکل بخدا و اعتقاد به رهبری پیامبر گونه حضرت امام(ره)، خودخواهی ها و خود محوری ها را کنار گذاشتند و دست در دست همدیگر با روحیه اتحاد و همدلی چنین حماسه ای را خلق کردند، امروز هم نیز با تبعیت محض از فرامین ولایت باید از این پیچ تند تاریخی بگذرند و از سنگلاخها و گردنه های سخت و مشکل عبور نمایند که وعده قطعی خداوند است « وَ اعلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقینَ »(بقره؛194). البته امروز هم با تمام این مشکلات اقتصادی و معیشتی، مردم ما چه خوب آموخته و دریافته اند که می بایست در تنگناهای اقتصادی به فرهنگ رمضان و در چالشهای نظامی به تفکر عاشورائی عاشورائیان پناه ببرند. چه خوب مشق عشق کرده و باور دارند که صحرایِ بلا به وسعت همه تاریخ است و اگر آنروز نبوده اند، تا در کنار مولا و امام شان یعنی سرور و سالار شهیدان (ع) جانفشانی کنند، امروز فقط با یک« فَیا لَیتَنی کنتُ مَعَکُم فَأَفوزَ مَعَکُم »(بخشی از زیارت امام حسین(ع)) گفتن کار ختم نمی شود و باید در صحنه ایستاد و مقاومت کرد. آری این مردم در سالهای دفاع مقدس در وادی ایثار و شهادت حماسه ها خلق کردند و امروز هم با مقاومت و صلابت، گوش و دل و جان خود را، به انگشت تدبیر پیر و مراد شان یعنی رهبری معظم انقلاب سپرده اند و لحظه ای عقب ننشسته اند. هر چند که دشمن می کوشد با انواع دسیسه ها و ترفندها، فرهنگ ایثار و مقاومت تضعیف گردد و پای ارادت مردم در ادامه مسیر انقلاب، سُست شود.
2) اصرار بر ناکارآمدی نظام
روزی که امام (ره) سکان هدایت و رهبری این جامعه را در دست گرفت، یکی از مهمترین شعارها و اهداف ایشان "استقلال و اتکاء به خود" بود. باور داشتند که توان ایرانی فراتر از آن است که بخواهد مقلّد و تابع فرهنگ غربی باشد. خصوصاً با سابقه درخشان و فرهنگ پُرآوازه ایران، که منشأ پیدایش بسیاری از تمدّن ها و فرهنگ ها بوده است. بعد از ارتحال ایشان هم، فرزند خلف و شاگرد راستین مکتب روح اله نیز، با شعار "ما می توانیم" راه را همچنان با قوّت و صلابت ادامه دادند، تا جائی که "مؤسسه اسکوپوس" اعلام کرد در سال 90 رتبه علمی ایران در سطح جهان 16 می باشد و در سال 2018 از جهت تولید علم، ایران به رتبه 4 جهانی ارتقاء خواهد یافت. و بعد از آمریکا ـ انگلیس و چین در رتبه چهارم جهان از نظر تولید علم خواهد بود. طبق اعلام نظر مؤسسات علمی جهان هم اکنون نیز تولید 2% علم جهان بدست دانشمندان ایرانی صورت می گیرد، خصوصاً در این دهه اخیر، توانائی هایی که در حوزه تکنولوژی ـ علم و فنّاوری ـ هوا و فضا ـ هسته ای و ... ایران بدست آورده، بدخواهان و کینه توزان را بر آن داشت تا فعالیت های علمی ایران را محدود سازند. سیاست تحریم، تُرور شخصیت های علمی و چهره های درخشان کشور، فراری دادن مغزهای متفکّر جوان والقاء یأس و نومیدی مبنی بر اینکه أرزش کار و علم شما در داخل کشور دانسته نمی شود و ... همگی ازجمله ترفندهایی است که دشمنان به کار بسته اند، تا فعالیت های علمی ایران را محدود ساخته و جلو رشد و پیشرفت علمی و فنّاوری ما گرفته شود. تحریم های اقتصادی، ایجاد چالش ها همه و همه برای آن است که سدّ و مانعی بر سر راه تعالی و بالندگی کشور ایجاد شود. غافل از آنکه در قاموس و فرهنگ ایرانی متعهد و مسلمان و حتی با روحیه ملی و علاقمند به این آب و خاک، این تهدیدها تبدیل به فرصتی شده و از دل این سختی ها، آنچنان استعدادها و توانائی ها رشد کرده که آینده علمی کشور برای سالهای آینده، به لطف الهی بیمه خواهد شد. سیاست تضعیف و ناکارآمد نشان دادن رهبری، مدیران اجرایی و مسئولان بلند پایه نظام، به صورت جدی در دستور کار قرار گرفته و دشمن مانند گرگی در کمین نشسته و مترصد است، تا از خلأ ها و کمبودها در سطح جامعه استفاده نموده و ضربه خودش را به نظام اسلامی بزند. بمجرد آنکه در گوشه و کنار اختلاف نظر و سلیقه ای را مشاهده می کنند، در غول رسانه ای خود، شو و مانور تبلیغاتی راه می اندازد که مسئولان بلند پایه نظام ایران، خود بجان هم افتاده اندو بر سر ادامه مسیر انقلاب مشکل دارند. آنها خوب می دانند که شاهین تیزبین انقلاب و سکاندار کشتی عظیم اسلامی؛ رهبری هوشمند نظام، تمامی حوادث و اتفاقات را رصد می کند و در مواقع ضرورت و نیاز، دستورالعمل و نسخه شفابخش چالشها و دردهای حادث شده را اعلام می دارد. همه شاهد بودند که در غوغاهای سیاسی حادث شده چند سال قبل، چگونه با تدبیر و فراست و با بیان یک جمله که"فعلاً نصیحت می کنم" آقایان و مسئولین را به زمینه اصلی کار و خدمت شان ارجاع دادند. فلذا دشمن از این توان و اقتدار و مدیریت ولایت آگاه است و می کوشد به شکل های مختلف حوزه رهبری نظام را تضعیف کند. الحمدلله تا کنون تیر خدنگ و توطئه دشمن به سنگ خورده و راه بجائی نبرده است. نظام اسلامی مفتخر است که در بین رؤسا و سران کشورهای دنیا، خصوصاً کشورهای اسلامی، چنین سید خداشناس و خلق دوستی زعامت و رهبری جامعه اسلامی را بدست گرفته، که تدبیرش، مدیریت اش، راهبری و هدایت اش و در یک کلام، اداره امور جامعه اسلامی و عملکردش، الهی، روحانی و ملکوتی است، تا جایی که دشمنان نظام و سران دیگر کشورها به این قدرت معنوی و مدیریت سیاسی-الهی اعتراف دارند. ملّت ایران و مردم مسلمان دلباخته نظام دینی، در اقصی نقاط دنیا، هر روز هزاران بار خدا را بر این لطف و عنایت اش، سپاس می گویند. دشمنان برای نشان دادن این ناکارآمدی، به لطایف الحیل مختلفی پناه برده اند که از جمله آن جنگ رسانه ای است. ایجاد جنگ رسانه ای برای مشروعیت زدایی و استمرار ناپایداری های سیاسی و ناکارآمد سازی نظام، از دیگر ترفندها و توطئه هایی است که دشمنان ایران اسلامی، همگی همراه و همسو با رسانه های دیداری و نوشتاری غرب تحت عنوان "غول رسانه ای استکبار" بر علیه نظام اسلامی شب و روز برنامه پخش کرده و می کوشند تا در میان مردم ایران و جهان، ایران را یک کشور بی ثبات و حکومتش را یک نظام غیر مشروع(به لحاظ مؤلفه های دموکراسی) معرفی کنند. بحث حقوق بشر، مسأله رعایت حقوق زنان، بحث حقوق زندانیان و ... همه اینها چماق هایی است که بواسطه آن تلاش می کنند ایران را یک کشور نا آرام و حکومت اش را نا کارآمد معرفی کنند. اما بلطف خدا در طول این سی ونه سال کاری از پیش نبرده اند. ایران اسلامی با وجود قومیت ها، اقلیت های مذهبی و فرهنگ های مختلف، مردمی متین ـ آرام و با وقار و صلح طلب و صلح جو دارد که با تمام این تفاوتها در کنار همدیگر برادر وار زندگی می کنند و همه برای سربلندی ایران شان و به اهتزاز درآوردن پرچم خوش رنگ کشورشان تلاش و کوشش دارند. در مواردی هم اگر عدّه ای فریب خورده تحت عنوان گروههای معارض و مخالف حرف ناصوابی را طلب کرده و می کنند این خودِ جامعه و مردم هستند که خودجوش مانند نهم دیماه 88 و یا بیست و سوم تیر سال 77 وارد عرصه شده و از استقلال و تمامیت ارضی کشور و ارزشهای دینی و اسلامی شان دفاع می کنند. در مورد رعایت حقوق بشر هم به گزارش تمامی نهادهای بین المللی بیشترین تبعیض و ظلم و ستم و نقض حقوق و مقررات در خود این کشورهای غربی اتفاق می افتد و ماجرای صبرا و شتیلا ، ابوغریب و گوانتامو و ... یکی از هزاران اتفاق این ماجراست که دستان آنها تا مِرفَق، به خون بیگناهان و مظلومان عالم رنگین است. به غیر از جنگ های جهانی اول و دوم، امروزه در فلسطین، یمن، عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و...و حتی کشورهای اروپایی، کجا می توان کشوری را پیدا کرد که از ناحیه سیاستها و دخالتهای آمریکا، آسیب ندیده باشند.پس حرف از رعایت حقوق بشر را باید کسی بزند که خودش عامل به آن است، نه ناقض آن.
3) ایجاد بی ثباتی در اقتصاد ملّی
تضعیف زیر ساخت های فرهنگی و اقتصادی جامعه برای وارد کردن ضربه به صنعت و روانی تولید، از یک طرف بمنظور شکستن اندیشه و تفکر اقتصاد مقاومتی و القای عدم توان سازندگی نیروی کار ایرانی است و از سوی دیگر برای ایجاد بی ثباتی اقتصادی و بالا بردن سطح نارضایتی های مردمی در کشور است. همه می دانیم که دهه چهارم انقلاب اسلامی با تدبیر مقام معظم رهبری به عنوان دهه عدالت و پیشرفت اقتصادی نام گرفته بود، که سالهای آن نیز به ترتیب بنام " حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف ـ همّت مضاعف، کار مضاعف ـ جهاد اقتصادی - تولید ملّی و حمایت از کار و سرمایه ایرانى- حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی- اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی -دولت و ملت، همدلی و همزبانی- اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل، اقتصاد مقاومتی، تولید-اشتغال مزیّن شده بودند. یکی از دلایل و فلسفه های این نامگذاری، ایجاد انگیزه و عمق بخشی به باورهای دینی و فرهنگی مردم و مسئولین است تا با همّتی مضاعف در راستای آرمانهای نظام اسلامی گام بردارند ....این نامگذاری ها علاوه بر ایجاد انگیزه برای استمرار در حرکت رو به جلو نظام، ما را به زیر بنای فکری و زیر ساخت های اصلی باورها یعنی اعتقادات و ارزشهای دینی و اسلامی مان بازگشت می دهد. فلذا بر اساس همین باورهای دینی بود که طرحی از ناحیه رهبری نظام مطرح گردید بنام "اقتصاد مقاومتی" اقتصادی که بر توان داخلی تکیه دارد و ضمن بکارگیری تمام ظرفیت های موجود کشور، تلاش می کند تا به گونه ای فضای عمومی جامعه، فضای کار و تولید شود. نمونه یک الگوی تمام و کامل اسلامی که بنظر می رسد تنها راه برون رفت از مشکلات و چالشهای فعلی اقتصادی خواهد بود. توجه ایشان به موضوع اشتغال، تولید، خودکفائی و استقلال و همینطور بالا بردن میزان بهره وری قطعاً با رعایت مصالح عالیه کشور و در نظر گرفتن ضرورت ها و اولویت ها صورت گرفته است. بالأخص در شرایطی که دیگر نظامهای اقتصادی دنیا مانند "اقتصاد لیبرالیسم" دنیای سرمایه داری به بن بست رسیده اند و در پرتگاه سقوط و فروپاشی قرار دارند. در طرف مقابل دشمن که این دوراندیشی و فراست را متوجه شده بدنبال آن است که در فضای اقتصادی جامعه نوعی بی ثباتی ایجاد کند. متأسفانه در شرایطی هم برخی بی تدبیری ها و سیاست های غلط عوامل اجرایی و عدم برنامه ریزی صحیح و صواب از سوی دولت، بر این نابسامانی ها افزوده است. ایشان با خُبرویت و اشراف کاملی که به توانائی ها و داشته های نظام دارند ، در دیدارشان با اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری فرمودند: " مسئولان باید برای حل این مشکلات برنامه ریزی و تلاش کنند زیرا این مشکلات قطعاً قابل حل هستند ". این باور و نگاه نشان می دهد که زیر ساخت های فرهنگی و اقتصادی جامعه روان و کامل است و اگر اندکی تدبیر و برنامه ریزی صحیح وجود داشته باشد، می توان از این گذرگاه سخت نیز به سلامت عبور کرد .
4) تهدید نُمایی ایران برای صلح و امنیت جهانی
ایجاد انزوای بین المللی و اجماع جهانی علیه ایران یکی دیگر از ترفندهایی است که دشمنان نظام اسلامی دنبال می کنند.زمانی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری یک مرجع دینی پیروز شد، توانست تئوری حکومت دینی را عینیّت واقعی و خارجی ببخشد. موضوع همراهی دین با سیاست(در مقابل تقکّر سکولاریسم) و بحث ولایت فقیه، از مؤلفه های اصلی این حکومت دینی بود که امام (ره) بر اساس همین باور، آن هیمنه، اقتدار و عظمت پوشالی استکبار را در هم شکست. در گذشته این طور تبلیغ می شد که دین، یک رفتار فردی و شخصی است و باید آن را در پستوخانه ها و در گوشه خالی مساجد جستجو کرد ولی هنر امام (ره) این بود که دین را به صحنه عملی جامعه آورد. البته پیروزی چنین انقلابی با داشتن این باورها و پشتوانه های فکری هزینه بسیار سنگینی برای استکبار و دنیای غرب داشت. از طرف دیگر پیروزی و رشد و بالندگی و توسعه سیاسی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و ... این انقلاب خود نقطه عطفی شد در نگاه ملّت های دیگر منطقه و جهان و روزنه ی امیدی در دل همه مستضعفان و محرومان عالم ایجاد کرد.[به تعبیر حضرت امام (ره): انقلاب ما انفجار نور بود] خصوصاً در میان گروههای اسلام گرا و بالأخص جریان های شیعی که با پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه دوباره زنده شدند و حیات تازه ای یافتند. کشورهایی مثل افغانستان ـ بحرین ـ یمن ـ عراق و ... دنیای استکبار و غرب برای آنکه جلو نفوذ و تأثیرگذاری نظام اسلامی را بگیرند تلاش کردند تا با همراهی برخی از نهادهای بین المللی نوعی اجماع جهانی را علیه ایران ایجاد نمایند. گاهی با اشکالات حقوق بشری، زمانی دیگر با بمب اتمی و هسته ای و ... از ایران چهره ای بسازند که برای صلح و امنیت جهانی مخاطره آمیز است. در منطقه خاورمیانه مطرح کردند که ایران بدنبال شکل دادن هلال شیعی است و می خواهند این تفکّر را عملی نمایند تا اهل سنّت و کشورهای سنّی نشین را بر علیه ما بشورانند ودر سطح بین المللی و جهانی هم بحث های هسته ای و ... امّا مسئولان نظام اسلامی و در رأس آن رهبری فرزانه اش، همواره با صراحت و شفافیت تمام اعلام داشته اند که ایران و مردم عزیزش یک کشوری صلح طلب و خواهان مراوده و ارتباطات سیاسی و دیپلماسی با دیگر ملل و کشورهاست و هیچگاه بدنبال ساخت بمب اتم و کلاهک های هسته ای و اتمی نبوده و نیستند. امنیّت و صلح جهانی زمانی تأمین خواهد شد که جلو سفّاکی ها و دَدمنشی های رژیم صهیونیستی گرفته شود و کلاهک هسته ای واتمی آمریکا و اسرائیل از بین برود .
5) کاهش تأثیر گذاری و نقش آفرینی ایران در منطقه و جهان
سیاست ایران ستیزی، شیعه ستیزی و جداسازی ایران از کشورهای اسلامی، همه و همه به منظور کاهش سطح تعاملو ارتباط ایران با همسایگان و کشورهای دیگر در منطقه غرب آسیا و کم کردن میزان تأثیرگذاری و نقش آفرینی ایران در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری هاست. تلاش می کنند تا در کشورهای منطقه القاء نمایند که ایران بدنبال ایجاد حکومت شیعی است و کمک به حزب اله لبنان وهمراهی با سوریه نیز در همین راستا است. ولی امروز بلطف خدا علیرغم هجم سنگین این اتفاقات و سمّ پاشی ها "قمر کامل اقتدار نظام جمهوری اسلامی " در حال شکل گرفتن است و الحمدلله در هیچ دوره ای چنین اقتدار و عظمتی نظام اسلامی نداشته است. این افتدار و ابر قدرتی توانسته دشمن را در منطقه خاورمیانه زمین گیر کند فلذا تمام کینه توزی ها و دشمنی استکبار برای همین است که می خواهد انتقام گیری کند. بحث کمک به تروریست ها و ایجاد نا امنی و آشوب در سوریه نیز بخاطر انتقام گرفتن از مقاومت و جمهوری اسلامی است .در حوزه مناسبات خارجی و بین المللی نیز می کوشند تا روابط کشورهای اسلامی، با ایران به حداقل خودش کاهش یابد از باب نمونه و مثال جریان خط لوله گاز ایران به پاکستان که بنام "خط صلح" لقب گرفته است برای غرب خصوصاً آمریکا بسیار سخت و گران آمد و بسیار کوشید تا پاکستان را از این ارتباط اقتصادی منصرف کند و حتی تهدید به تحریم و دیگر مسائل نیز کرد.
