سریر معرفت

آزاد اندیشی دینی با حفظ اصول و شاخص ها

سریر معرفت

آزاد اندیشی دینی با حفظ اصول و شاخص ها

سریر معرفت

تضارب آراء و تبادل افکار فرصتی است که در سایه خردورزی و نیروی تعقّل و اندیشه به انسان ارزانی داشته شده است.موهبتی که نقطه تمایز آدمی با دیگر مخلوقات و موجودات است.« فَبَشِّرْ عِبَادِالَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»سوره زمر؛17-18

مصاحبه و گفتگوی علمی با دکتر امیدی (بخش اول)

چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۴۸ ق.ظ

سئوال1: در گام نخست و به­ منظور تبیین مفهومی، بفرمائید اصطلاح مردمسالاری دینی به چه معناست؟ آیا این اصطلاح را دو واژه ­ی مستقل می ­دانید که از ترکیب لفظ دین و مردم­سالاری بدست آمده و یا نه، این­دو یک حقیقت ­اند؟

جواب: بله، ابتدا باید روشن شود این ترکیبی که الآن اینجا صورت گرفته، این چه نوع ترکیبی است؟ آیا این ترکیب را بایستی به عنوان یک ترکیب انضمامی و اضافی تلقّی کنیم، یا اینکه بایستی مردمسالاری دینی را یک واحد مستقلی در نظر بگیریم و بگوییم که مردمسالاری دینی از متن و جوهره دین برخاسته است؟ پاسخ قضیه این است که آنچه مراد و منظور رهبران سیاسی و اجتماعی جمهوری­ اسلامی ایران در طرح بحث مردمسالاری دینی بوده این است که مردمسالاری دینی از جوهره دین برخاسته، یعنی بحث بیعت و شورا و بحث ­های مختلفی که در اندیشه سیاسی اسلام وجود دارد قالبی را شکل می­ دهد که آن قالب می ­شود مردمسالاری دینی. البته بحث­ های متعددی را در این زمینه می­ توان مطرح کرد:1. یک نگاه این است که ما مردمسالاری دینی را به مثابه "روح وجسم"تلقی کنیم؛ بدین صورت که مردمسالاری جسم و دین روح قضیه را شکل می ­دهد.

2. تشبیه دیگری که منطقیین آن را بیان کرده ­اند وآن قالب جنس و فصل است که در بحث ما، مردمسالاری جنس و دین فصل ممیّز او از سایر مردم سالاری ­ها و دموکراسی هاست.

3. بعضی­ ها هم مثل مرحوم شهید مطهری(ره)مردمسالاری را همان قالب جمهوری  می­داند و مسئله دین را به عنوان محتوا تلقی می­ کنند، این هم یک نوع نگاه هست نسبت به مسئله ترکیب مردمسالاری دینی. البته آنچه که از بیانات مقام معظم رهبری"حفظه­ الله" می­ توان نتیجه گرفت و همچنین از بیانات حضرت امام خمینی(ره)، اینکه مردمسالاری دینی را در قالب یک مفهوم بسیط تلقّی می­ کنند، مثلاً تعبیری که مقام معظم رهبری دارند این است که مردمسالاری دینی به معنای ترکیب دین و مردمسالاری نیست، بلکه یک حقیقت واحد در جوهره نظام اسلامی است؛ چرا که اگر نظامی بخواهد بر مبنای دین عمل کند بدون مردم نمی­ شود، ضمن آنکه تحقق حکومتِ مردمسالاری واقعی هم بدون دین امکان پذیر نیست.

 سئوال2: اینکه حضرتعالی براساس فرمایش امام(ره) و مقام معظم رهبری"حفظه ­الله" می ­فرمائید مردمسالاری از متن دین برخاسته، اگر چنین است چرا تاکنون علمای اعلام و بزرگانی که موضوعات و مباحث اسلامی را مطرح می­ کرده­ ا­ند، بحثی از مردمسالاری دینی نکرده­ اند؟ مهمتر آنکه بنظر می­ رسد واژه مردمسالاری دینی، به­ نوعی متأثر از لفظ "دموکراسی" در فرهنگ سیاسی غرب است و همین باعث شده که چنین طرح بحثی در فضای نظام دینی شکل بگیرد؟ و یا اینکه شما معتقدید اصطلاح "مردمسالاری دینی" یک نوع قرائت نوین هست که با توجه به مقتضیات زمان و مکان و از خود اسلام اخذ شده است؟

جواب: این نکته بسیار مهمی است، وقتی ما تحلیل می­ کنیم مباحث مرتبط با بحث حکومت پیامبراکرم(ص) و حکومت امیرمؤمنان علی(ع)را، می­ بینیم که واقعیتی به نام مردمسالاری دینی در آنجا اتفاق افتاده است، اما نوع قرائت این قالب از حکومت، درگذشته به این صورت بوده که پیامبری از ناحیه حقّ ­تعالی مبعوث شده و او رسالتی دارد که باید آن­را محقق کند، این رسالت با کمک مردم تحقق پیدا می­ کند، اما مهم آن رسالت است و چیز دیگری مورد توجه نیست، در گذشته این نگاه مورد توجه بوده، اما وقتی نگاه می­ کنیم به سیره پیامبر اکرم(ص)، می­ بینیم در مدتی که ایشان در مکّه حضور داشتند به دلیل فشارهایی که از ناحیه مشرکین و کفار برایشان اعمال می­ شد، زمینه­ ای برای طرح مسأله حکومت وجود نداشت، اما به محض اینکه این زمینه فراهم می­ شود؛ از طریق مردمی که خودشان خواهان حضور پیامبر اکرم(ص)درمدینه هستند، به­ محض اینکه زمینه فراهم می ­شود پیامبراکرم(ص)حکومت تشکیل می­ دهند، بنابراین آنچه که از بحث مردمسالاری دینی در رابطه با جمهوری­ اسلامی مطرح می­ کنیم، دقیقاً مثال آن­را درصدراسلام هم مشاهده می­ کنیم، که اگر نبودند قبایل" اوس و خزرج" که آمدند سراغ پیغمبر(ص)که از نظرتعداد بیش از70 نفر می­ شدند،طبیعتا حکومتی هم شکل نمی­ گرفت. بله پیامبراکرم(ص)ازهمان آغازمأموریت درمسیررسالتی که داشتند، خودشان کادری را شکل دادند، نیروهایی را سازماندهی کردند، زمینه ­هایی را فراهم نمودند و گام ­هایی را برای تشکیل حکومت برداشتند، حتی در مکه یک ارتش سرّی فراهم کردند و... ولی نهایتاً تشکیل حکومت زمانی بود که زمینه آن توسط "اوس و خزرج" و حضور مردمی فراهم شد و پیامبراعظم(ص) توانستند در مدینه حکومت­ اسلامی را تشکیل بدهند. به­ بیانی دیگر، هرچند که ثبوتاً رسالت پیامبراکرم(ص)رسالتی الهی است،ولیکن در مرحله اثبات و در مرحله فعلیت،حضور مردم و مشارکت ایشان شرط است.اینکه پیامبراکرم(ص)بتوانند اهداف خودش را به عرصه ظهور برساند، این همراهی و مشارکت مردمی می­ خواهد واین مؤلفه اساسی نظام مردمسالاری دینی درحکومت پیامبر(ص)است. در بحث حکومت امیرمؤمنان علی(ع) هم دقیقاً این مسئله نهفته است، در عین حال که امیرمؤمنان علی­ ابن ابی­طالب(ع) حکومت را حق خودشان تلقی می­ کنند ومی ­دانند که این حق، نه قابل تفویض و واگذاری است و نه قابل اغماض؛ چرا که خداوند متعال افرادی را برای هدایت مردم معرفی کرده و اینها باید در صحنه اداره جامعه حضور داشته باشند، حضرت امیر(ع) با اینکه حق ایشان بود که بر مسند قدرت قرار گیرند ، ولی چرا ایشان حتی شده از طریق اعمال فشار، نیآمدند که قدرت را از حاکمیت وقت بگیرند؟ دلیل و نکته­ ای که به هرحال روشن و واضح است اینکه حکومت­ اسلامی به رغم وجود امام معصوم(ع)، در صورتی که مردم اراده نکرده باشند که مشارکت و همراهی و همگامی کنند، با ولیّ خدا وحجّتی که درواقع صاحب حق هست در امر اداره حکومت، تازمانی که این(همراهی مردم)اتفاق نیفتد،حکومت شکل نمی­ گیرد و فعلیت پیدا نمی­ کند و به همین جهت است که حضرت امیر(ع) بعد از 25 سال،وقتی مردم می­ آیند و حضور پیدا می­ کنند، می فرمایند:«لولاحضورالحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر...»؛«اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمی ­کردند و اگرخداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم ­بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ­ساختم...»(نهج البلاغه؛خطبه3؛ شقشقیه). این نشان می­دهد که حضرت امیر(ع)بعد ازآن­که مسئله حق حکومت را مدنظر دارند،مسئله حضورحاضر،یعنی مشارکت مردم را هم به طور جدی مورد نظر دارند؛چرا که حکومت اگر بخواهد فعلیت پیدا بکند، اولاً: به حضورحاضر است(مردم) وثانیاً: به نیروهایی است که بتوانند در امرحکومت حاکم را یاری کنند، یعنی خواصّی که بتوانند در کنار حاکم این امر حکومت را عهده دار بشوند. بنابراین خواستگاه مردمسالاری دینی یا اسلامی همان اسلام ناب است و در واقع این نوع جدیدی از قرائت است که از اسلام ارائه شده، هرچند اینها کاملاًدرمتن اسلام وجود داشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۱۸
علی درستکار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی